اوایل اردیبهشت ماه بود که استاد توی جلسه ی داستان نویسی گفتند این جلسه همه باید با کلمات جدید داستان بنویسند ، متن و نوشته نه!!! فقط داستان 

و من شاید اولین داستان کوتاه رو با این شکل و با تقریبا لهجه ی جنوبی می نوشتم

که خوشبختانه  مورد پسند استاد و دوستان قرار گرفت و به عنوان داستان کوتاه برگزیده انتخاب شد ، داستان حول محور عکس نخلستان و ماه بدر در شب و این کلمات بود: نخلستان، ماه، جیرجیرک، بغچه،گردنبند و زینو ( زینب) 

در ادامه ی مطلب داستان کوتاه من رو میخونید 

فقط توضیحی بدم که در گذشته ها ،استانهای خوزستان و بوشهر از روی صمیمیت و دوست داشتن به آخر اسامی و» اضاف میکردند،زینب»»زینو،یا مثلا امرالله»» امرو 

اشک نخلستان (داستانک)

داستان کوتاه جدیدم...

داستان ,کوتاه ,ی ,رو ,جلسه ,استاد ,داستان کوتاه ,بغچه،گردنبند و ,و زینو ,جیرجیرک، بغچه،گردنبند ,ماه، جیرجیرک،

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آرامم کن:) management24 ghabeglass مطالب اینترنتی دانلود کده الان بخر تحویل بگیر omidschool کارشناسی سنجش و پایگاه اطلاعاتی ناحیه یک مرجع مقالات رسمي لوازم آرايش و عطر عــمـــــران داک